محل تبلیغات شما



با نام و یاد خدا با سلام و عرض ادب ، سیزده بدر و روز طبیعت به همه شما عزیران مبارک باشد سیزده بدر بیا نشین به خانه نزن غر و نگیر تو هی بهانه بشین خانه ، نگاه کن از پنجره بخوان آواز ، نزن اینقدر ونجره سیزده بدر هوای خیلی خرابه این راسته و نگو که این سرابه باران میاد ، احتمال خرابی تگرگ میاد اندازه گلابی سیل میاد و کوه میکند یا ریزش سیزده بدر خراب بشه، چه ارزش دما میاد پائین ، هوا سرد میشه خانه باشی ، خطر ازت رد میشه بیا امسال مزن گره به سبزه که سود آن بر
شعر ارسالی در مورد محمدیه و مهرگان خدایا مردم این شهر زجای جای این ایرانست ز قزوین و همدان و به تهران و ز گیلانست به دور هم شدند جمع و بساختند شهر زیبا را بساختند شهر الگو را، بساختند چون فریبا را محمدیه شد نامش که کُنیه هست زیبا شهرش به هفت منطقه تقسیم شد که مهرگان بُوَد بهرش خدایا یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ بده تغییر تو دلها را،بدی ها را زما زنهار خدایا یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَار مدبرهستی روز و شب تو ما را بر کسی مسپار خدایا یَا
الذین و والذین روز به روز بدتر از این آمد عید و نه انگار لاله گون شد چرا آمد ، چرا از ما دَوُن شد به قول آن پدر بزرگ خدابخش که عید آمد چرا انگار که خون شد بهار آمد که دشت گردد پر از گل چرا پس اینچنین هر جا خزون شد سیاهی زمستان شد تمام و وقت آفتاب چرا صبح نشده ، شب را اذون شد ز یک سو زله زان سو دگر سیل چرا هم از زمین ، هم آسمون شد که سرما خوردگی شد آنفولانزا کرونا هدیۀ "کیم" "چین" "چون" شد ز دست کرونا خوابیده خانه ز دست زله خانه برون شد نمی داند فرا ر
نود و هشت برو که بر نگردی نخواستیم خیر، برو تا شر نگردی تو را دیگر نگویم حول و لاحوالنا امیدی بر تو نیست هیچ ، محالنا تو را حق است که نامت خوک باشد نُت سازت چنین ناکوک باشد حلول شد چون بهارت سیل آمد گویی رود بزرگ نیل آمد خوزستان تا به شیراز غرق آب شد که عید آن دو استان هم سراب شد بعد از سیلت به باد دادی تو برجام ترامپ را یاری کردی تو سرانجام بریدی ما را تو از همه عالم شدیم تحریم همه چیز از عوالم به تابستان چزاندی هر ضعیف را چه آزار رساندی هر نحیف را دلار و
یلدا را برای کار خوب فرصت بشماریم باز آمد این شب یلدای طولانی چرا باز که شد هر چیز گران و رفت ارزانی چرا عمر آفتاب شد بلند ، روزها بلند وقت شادیست پس پریشانی چرا گرچه انسانیم و هستیم نایب حق بر زمین بر مشام هیچ کسی نیست بوی انسانی چرا می فروشیم چند برابر ارتزاق و خوار و بار گوی سبقت میگیرم از هم به آسانی چرا روزی همنوع خود را میکنیم ما احتکار کار زشت آن براردرهای کنعانی چرا مال مردم میخوریم و میکنم ما حق الناس مرد عابد گشته ایم و مرد ربّانی چرا می ربائیم

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

slhad شرکت سمپاشی نانو فن آوران به ورود داده ها